سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در پى جنازه‏اى مى‏رفت ، شنید مردى مى‏خندد فرمود : ] گویا مرگ را در دنیا بر جز ما نوشته‏اند ، و گویا حق را در آن بر عهده جز ما هشته‏اند ، و گویى آنچه از مردگان مى‏بینیم مسافرانند که به زودى نزد ما باز مى‏آیند ، و آنان را در گورهاشان جاى مى‏دهیم و میراثشان را مى‏خوریم ، پندارى ما از پس آنان جاودان به سر مى‏بریم . سپس پند هر پند و پند دهنده را فراموش مى‏کنیم و نشانه قهر بلا و آفت مى‏شویم . [نهج البلاغه]
دل سپرده
 
به یاد سهراب

کنار تو تنهاتر شده ام
از تو تا اوج تو ، زندگی من گسترده است
از من تا من ، تو گسترده ای
با تو برخوردم ، به راز پرستش پیوستم
از تو به راه افتادم ، به جلوه ی رنج رسیدم
و با این همه ای شفاف
و با این همه ای شگرف
مرا راهی از تو به در نیست
زمین باران را صدا می زند
من تو را

سهراب سپهری


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط رضا 92/7/16:: 9:59 عصر     |     () نظر